شبزندهداري: در زندگي امام حسن عسكري(ع)، جلوههاي فراواني از ابعاد عرفاني ديده ميشود. شايد اين رفتارهاي عارفانه و سخنان عاشقانه را تنها بتوان با سبك زندگي جد بزرگوارشان، حضرت امام سجاد(ع) مقايسه كرد. ايشان در سخنان خويش، «شبزندهداري» را از ابزارهاي مهم سلوك اليالله مينامند و در اينباره ميفرمايد: «الوصول اليالله سفر لا يدرك الا بامتطاء الليل؛ رسيدن به لقاءالله سفري است كه در آن نميتوان به مقصد رسيد مگر به وسيله شب زندهداري.» قرآن كريم نيز رسيدن به «مقام محمود» را تنها با تهجد و عبادت شبانگاهي ميشمارد و خداوند در اينباره خطاب به رسول خويش در سوره مباركه اسرا آيه 79ميفرمايد : «پاسي از شب را از خواب برخيز و قرآن (و نماز) بخوان، اين يك وظيفه براي توست تا پروردگارت تو را به مقامي در خور ستايش برانگيزد.» به همين دليل هم شب زندهداري مهمترين توصيه عارفان برجسته به شاگردان خويش بوده است.
همچنين امامحسن عسكري(ع) در پيامي كه به علي بن بابويه قمي (پدر شيخ صدوق) فرستاده است، تأكيد ميفرمايد كه «وعليك بصلاهًْ الليل، فان النبي صليالله عليه وآله اوصي علياعليه السلام فقال: ياعلي عليك بصلاهًْ الليل، ومن استخف بصلاهًْ الليل فليس منا. فاعمل بوصيتي وآمر جميع شيعتي حتي يعملوا عليه» بر تو باد كه نماز شب بخواني، همانا پيامبر اكرم(ص) به علي(ع) وصيت نموده و فرمود:اي علي! بر خودت نماز شب را لازم بدان! و كسي كه خواندن نماز شب را سبك بشمارد از ما نيست [اي علي بن بابويه!] به وصيت من عمل كن و به جميع شيعيان من نيز فرمان بده كه چنين كنند. اهميت اين موضوع آنچنان است كه در روايتي از ايشان، خواندن نماز شب و نوافل روزانه از ويژگي شيعيان بيان شده است، «علامات المؤمنين خمس: صلوهًْ الاحدي والخمسين، و زيارهًْ الاربعين، والتختم في اليمين، وتعفير الجبين، والجهر ببسمالله الرحمن الرحيم»، علامت اهل ايمان پنج تا است: بهجاي آوردن 51ركعت نماز [بهعنوان نماز واجب و نافلهها در هر روز]، خواندن زيارت اربعين، قرار دادن انگشتر در انگشتان دست راست، ماليدن پيشاني [در هنگام سجده] بر خاك و بلند گفتن بسمالله الرحمن الرحيم [در حال قرائت نماز ].»
- سجدههاي طولاني: محمد شاكري از همراهان امام حسنعسكري(ع) ميگويد: «او در محراب عبادت مينشست و سجده ميكرد درحاليكه من پيوسته ميخوابيدم و بيدار ميشدم و ميخوابيدم درحاليكه او در سجده بود». در زندگي امام حسنعسكري(ع) فراوان ميتوان از اين سجدههاي طولاني يافت و بسياري از بزرگان نيز به تاسي از امامان، سجده را نزديكترين حالت انسان به خداوند بيان كردهاند و بر طولاني بودن آن تأكيد داشتهاند. همچنين در روايتي از ايشان آمده است، «اوصيكم بتقويالله والورع في دينكم والاجتهاد لله... وطول السجود» شما را به پارسايي، پرهيزگاري در دينتان و تلاش براي خدا و انجام سجدههاي طولاني سفارش ميكنم.»
- مناجاتهاي عاشقانه: سومين ويژگي عرفاني امام حسن عسكري(ع) را بايد در مناجاتهاي دلنواز ايشان يافت، ايشان در فرازهايي از مناجات دلنشين خود باخداي خويش اينگونه ميگويد: «يا من مواعيده صادقهًْ، يا من اياديه فاضلهًْ، يا من رحمته واسعهًْ، يا غياث المستغيثين، يا مجيب دعوهًْ المضطرين، يا من هو بالمنظر الاعلي، وخلقه بالمنزل الادني... فصل عليمحمد وآله واهدني من عندك وافض علي من فضلك وانشر علي من رحمتك وانزل علي من بركاتك انك انت الرب الجليل و انا العبد الضعيف وشتان ما بيننا يا حنان يا منان، يا ذالجلال والاكرام»؛ اي خدايي كه در وعدههايش راستگوست! اي آفريدگاري كه نعمتهايش افزون است! اي كسي كه سايه رحتمش گسترده است!
اي دادرس دادخواهان! اي اجابتكننده دعاي بيچارگان! اي كسي كه در بالاترين مرتبه قرار داري و آفريدههايت در پايينترين منزل جاي دارند!... بر محمدوآل او درود فرست و مرا خودت هدايت كن و فضل خودت را بر من افاضه كن و رحمت خود را بر من فراگير ساز و بركات خودت را بر من نازل گردان، همانا كه تو پروردگار بزرگ هستي و من بنده ضعيف و ناتوان؛ و چقدر تفاوت است بين من و تو، ايخداي مهربان و بخشاينده وايصاحب جلالت و بزرگواري.
- نوشتههاي عرفاني: جلوه ديگر از زندگي عارفانه امام حسن عسكري(ع) را بايد در توصيهنامههاي عرفاني ايشان يافت كه به شاگردان و ياران خويش مينگاشتند. آن حضرت در نامهاي به اسحاقبن اسماعيل نيشابوري كه از اصحاب مورد اعتماد ايشان است اينگونه مينگارند: ((فاعلم يقينا يا اسحاق! انه من خرج من هذه الدنيا اعمي فهو في الآخرة اعمي واضل سبيلا، يابن اسماعيل! ليس تعمي الابصار ولكن تعمي القلوب التي في الصدور، وذلك قول الله في محكم كتابه حكايهًْ عن الظالم اذ يقول رب لم حشرتني اعمي و قد كنت بصيرا قال كذلك اتتك آياتنا فنسيتها وكذلك اليوم تنسي»؛ اي اسحاق! يقينا بدان هر كس از اين دنيا نابينا [و گمراه] رود او در آخرت نيز نابينا و گمراه خواهد بود. اي پسر اسماعيل! مقصود از نابينايي، كوري چشم نيست، بلكه قلبهايي كه در اندرون سينهها قرار دارد كور ميشوند. اين همان سخن پروردگار متعال است كه در كتاب محكم خويش از زبان ستمگري حكايت ميكند كه وي [هنگامي كه روز قيامت نابينا محشور ميشود با اعتراض به خداوند] ميگويد: خداوندا! چرا مرا نابينا محشور كردي، درحاليكه در دنيا بينا بودم. خداوند ميفرمايد: همچنان كه در دنيا آيات ما به تو رسيد و آنها را به فراموشي سپردي، همينطور امروز تو از فراموششدگاني.»
- تفكر مهمترين عبادت: روشن است كه عبادت بدون تفكر، براي انسانها فقط حجاب باطني و ادعاهاي دروغين در پي خواهد داشت. هر كس بدون تفكر به عبادت بپردازد تنها دل خويش را به اعمالي ظاهري شادمان كرده است كه چيزي جز غروري باطني براي او به جا ننهاده و مسير او را، همچون خوارج به سوي جهنم هدايت ميكند. امام حسن عسكري(ع) نيز براساس همين نكته ميفرمايند كه «ليست العبادهًْ كثرهًْ الصيام و الصلوهًْ وانما العبادهًْ كثرهًْ التفكر في امر الله» عبادت [كامل] به بسياري روزه و نماز نيست، همانا عبادت تفكر بسيار در امر خداوند است.
نظر شما